مفاهیم مدیریت دانش (۳)

انواع دانش :

۱- دانش صریح یا کانونی ( Explicit/Focal Knowledge ): دانشی است که ضبط می شود ، ذخیره می گردد و انتقال می یابد .

۲- دانش ضمنی یا درونی ( Tacit/Implicit Knowledge ): دانشی است که یاد گرفته می شود ، یاد داده می شود و انتقال می یابد .

مدیریت دانش :شیوه ی شناسایی ، در اختیار گرفتن ، سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد که پس از آن توزیع می شود و در اختیار دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بیشتر بکار گرفته شود .

فرآیند دانش :

۱- در اختیار گیری ( مستند سازی )

۲- ذخیره سازی ( بانک اطلاعات داده )

۳- پردازش و انتقال ( تبدیل داده ی خام به اطلاعات و دانش سازمانی )

۴- انتقال و اشتراک

۴-۱- فعال ( برنامه های آموزشی ،‌کارآموزی ،‌فرآیندها و ... )

۴-۲- منفعل ( ذخیره سازی در یک مخزن جهت استفاده ی کاربران )

نوناکا و تاکه اوچی (۱۹۹۵) چهار مرحله ی تبدیل دانش را به صورت زیر بیان می کنند :

۱- جامعه پذیری ( Socialization ): تبدیل دانش ضمنی به ضمنی از طریق مشارکت در تجربیات و تقلید و تمرینات . این نوع فعالیت از طریق تعلیم استاد-شاگردی ، شرکت در کنفرانس ها و سمینار ها ، یا به سادگی در خلال تعامل بین کارکنان در زمان های استراحت حاصل می شود .

۲- بیرونی سازی ( Extranalization ): تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح می باشد که معمولا از طریق بیان و اظهار دانش ضمنی و تبدیل آن به صورت صریح صورت می گیرد ، مثل یک گزارش یا مستندسازی

۳- انتشارسازی ( Dissemination ): تبدیل دانش صریح به دانش صریح توسط دارندگان آن دانش که آن را با هم سهیم می شوند ، می باشد . انتشار سازی روش اصلی است که از طریق آن دانش می تواند در تمام سازمان بکار گرفته شود .

۴- درونی سازی ( Internalization ): تبدیل دانش صریح به ضمنی که کارکنان را قادر می سازد دانش را در پاسخ و رفتار خود بگونه ای ادغام کنند که در مواجهه با موقعیت یا مشکلی که کاربرد دانش لازم است بتوانند آن را بکار ببرند .

REFERENCE : Knowledge Management - Succeeding in the Information_Based Global Economy - Author: Allan Radding