مدیریت پروژه

در این وبلاگ مفاهیم و کاربردهای مدیریت پروژه و حوزه های مرتبط با آن مورد بحث قرار می گیرد

مدیریت پروژه

در این وبلاگ مفاهیم و کاربردهای مدیریت پروژه و حوزه های مرتبط با آن مورد بحث قرار می گیرد

مفاهیم مدیریت دانش (۳)

انواع دانش :

۱- دانش صریح یا کانونی ( Explicit/Focal Knowledge ): دانشی است که ضبط می شود ، ذخیره می گردد و انتقال می یابد .

۲- دانش ضمنی یا درونی ( Tacit/Implicit Knowledge ): دانشی است که یاد گرفته می شود ، یاد داده می شود و انتقال می یابد .

مدیریت دانش :شیوه ی شناسایی ، در اختیار گرفتن ، سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش می باشد که پس از آن توزیع می شود و در اختیار دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بیشتر بکار گرفته شود .

فرآیند دانش :

۱- در اختیار گیری ( مستند سازی )

۲- ذخیره سازی ( بانک اطلاعات داده )

۳- پردازش و انتقال ( تبدیل داده ی خام به اطلاعات و دانش سازمانی )

۴- انتقال و اشتراک

۴-۱- فعال ( برنامه های آموزشی ،‌کارآموزی ،‌فرآیندها و ... )

۴-۲- منفعل ( ذخیره سازی در یک مخزن جهت استفاده ی کاربران )

نوناکا و تاکه اوچی (۱۹۹۵) چهار مرحله ی تبدیل دانش را به صورت زیر بیان می کنند :

۱- جامعه پذیری ( Socialization ): تبدیل دانش ضمنی به ضمنی از طریق مشارکت در تجربیات و تقلید و تمرینات . این نوع فعالیت از طریق تعلیم استاد-شاگردی ، شرکت در کنفرانس ها و سمینار ها ، یا به سادگی در خلال تعامل بین کارکنان در زمان های استراحت حاصل می شود .

۲- بیرونی سازی ( Extranalization ): تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح می باشد که معمولا از طریق بیان و اظهار دانش ضمنی و تبدیل آن به صورت صریح صورت می گیرد ، مثل یک گزارش یا مستندسازی

۳- انتشارسازی ( Dissemination ): تبدیل دانش صریح به دانش صریح توسط دارندگان آن دانش که آن را با هم سهیم می شوند ، می باشد . انتشار سازی روش اصلی است که از طریق آن دانش می تواند در تمام سازمان بکار گرفته شود .

۴- درونی سازی ( Internalization ): تبدیل دانش صریح به ضمنی که کارکنان را قادر می سازد دانش را در پاسخ و رفتار خود بگونه ای ادغام کنند که در مواجهه با موقعیت یا مشکلی که کاربرد دانش لازم است بتوانند آن را بکار ببرند .

REFERENCE : Knowledge Management - Succeeding in the Information_Based Global Economy - Author: Allan Radding 

مفاهیم مدیریت دانش ( ۲ )

مدیران باید بتوانند دانش سازمانی را به موفقیت های کسب و کار تبدیل نمایند و با بکارگیری آنها مزیت رقابتی ، رشد پایدار و افزایش منافع را ایجاد کنند .

مدیران جهت برآورده ساختن این خواسته ها از فناوری اطلاعات ابزاری می خواهند که بتواند اطلاعات و داده ها را در اختیار گرفته ،‌ جمع آوری ،‌ سازماندهی ،‌ پالایش و توزیع نماید .

مدیران بر ابزارهای فناوری اطلاعات تکیه می کنند زیرا آنها را قادر می سازد داده ها را به اطلاعات و سپس آن را به دانش تبدیل کنند . اساسا مدیران بخاطر ابزارها ،‌داده ها و فرآیند مدیریت دانش به فناوری اطلاعات وابسته اند .

فراوانی اطلاعات الزاما به دانش زیاد تبدیل نمی شود ، بلکه بالعکس به اغتشاش می انجامد . برای تبدیل اطلاعات به دانش علاوه بر ارتباطات باید ساز و کار تعریف شده ای برای تفسیر و بستر آن استقرار یابد .

REFERENCE : Knowledge Management - Succeeding in the Information_Based Global Economy - Author: Allan Radding 

 

مفاهیم مدیریت دانش

بررسی موضوع مدیریت دانش برای اولین بار با گزارش سالیانه ۱۹۹۴ شرکت سوئدی پیشرو در خدمات مالی به نام اسکاندیا آغاز شد که شامل تلاشهای اولیه جهت فراهم آوردن یک روش شناسی برای ارزیابی کمی سرمایه ی فکری و ارزش دانش این شرکت بود .

دانش ( دانش سازمانی ) دارایی با ارزشی است که مثل سایر دارایی ها به مدیریت ،‌ رشد و بهره برداری نیازمند است .

پیتر دراکر در کتاب خود تحت عنوان جامعه ی پسا سرمایه داری این مفهوم از دانش سازمانی را مورد تایید قرار می دهد : " مهمترین منبع اقتصادی یعنی ابزارهای تولید ،‌ دیگر سرمایه یا منابع طبیعی و یا نیروی کار نیستند بلکه این منبع اقتصادی بنیادی ، دانش است و خواهد بود . "

بسیاری از مدیران شرکت ها اکنون معتقدند که دانش - بخصوص دانش مبتنی بر اطلاعات - می تواند اسلحه ای بسیار قدرتمند و راهبردی در کسب و کار به شمار رود . این دانش یک دارایی سازمانی است که سازمانها را قادر می سازد به مزیتهای رقابتی مهم و معناداری دست یابند . خرد سازمانی اصطلاح دیگری برای داراییهای دانش سازمانی است . ( ادامه دارد ...)

REFERENCE : Knowledge Management - Succeeding in the Information_Based Global Economy - Author: Allan Radding